پایگاه خبری خبرواقعی، ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ – در حالی که خروج فیزیکی نخبگان از کشور مورد توجه قرار گرفته، پدیدهای خاموش اما خطرناکتر در حال گسترش است: مهاجرت ذهنی. دکتر فردین شورج، مدرس دانشگاه و پژوهشگر کارآفرینی، در سخنرانی اخیر خود با عنوان «مهاجرت ذهنی نخبگان»، این بحران را بررسی کرد و هشدار داد که […]
پایگاه خبری خبرواقعی، ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ – در حالی که خروج فیزیکی نخبگان از کشور مورد توجه قرار گرفته، پدیدهای خاموش اما خطرناکتر در حال گسترش است: مهاجرت ذهنی. دکتر فردین شورج، مدرس دانشگاه و پژوهشگر کارآفرینی، در سخنرانی اخیر خود با عنوان «مهاجرت ذهنی نخبگان»، این بحران را بررسی کرد و هشدار داد که این پدیده میتواند آینده سرمایه انسانی ایران را تهدید کند.
چیستی مهاجرت ذهنی
دکتر شورج مهاجرت ذهنی را حالتی توصیف کرد که در آن افراد، با وجود حضور فیزیکی در کشور، از نظر عاطفی و فکری با آینده آن ارتباطی ندارند. او گفت: «این افراد ممکن است کارمند، مدیر، یا استاد باشند، اما انگیزهای برای مشارکت فعال ندارند و تنها از روی عادت یا اجبار ماندهاند.» این بیتفاوتی ذهنی، بهویژه در میان نخبگان، میتواند به رکود فرهنگی، اقتصادی، و علمی کشور منجر شود.
مهاجرت ذهنی برخلاف مهاجرت فیزیکی، در مرزهای جغرافیایی قابلمشاهده نیست، اما اثرات آن در کاهش خلاقیت، نوآوری، و مشارکت اجتماعی مشهود است. این پدیده، زنگ خطری برای سرمایه انسانی کشور است که نیازمند توجه فوری سیاستگذاران و جامعه است.
ریشههای مهاجرت ذهنی
شورج ریشه اصلی مهاجرت ذهنی را در احساس بیتأثیری و دیدهنشدن نخبگان دانست. او توضیح داد: «وقتی تلاشهای یک نخبه بینتیجه میماند و صدایش شنیده نمیشود، امیدش فرو میریزد. بدون امید، ذهن خاموش میشود و فرد تنها به بقای روزمره فکر میکند.»
او به تأثیرات جنگ ۱۲ روزه نحمیلی اشاره کرد که بلاتکلیفی و فضای غیرشفاف پس از آن، این پدیده را در میان اقشار مختلف، از جمله جوانان و متخصصان، تشدید کرده است. این شرایط، حس تعلق به آینده کشور را در بسیاری تضعیف کرده و به گسترش بیانگیزگی منجر شده است.
نقش نظام حکمرانی در تشدید بحران
شورج بخشی از مسئولیت این بحران را متوجه نظام حکمرانی کرد. او گفت: «وقتی نقد بهعنوان تهدید دیده میشود و نخبگان با معیارهای غیرعلمی ارزیابی میشوند، اعتماد از بین میرود.» او افزود که سیاستگذاریهای ناکارآمد و عدم پذیرش انتقادات سازنده، نهتنها مهاجرت فیزیکی بلکه مهاجرت ذهنی را نیز افزایش داده است.
این پژوهشگر با انتقاد از فضای بسته تعامل با نخبگان، تأکید کرد که فقدان اراده برای اصلاح ساختارها، نخبگان را به انزوا یا بیتفاوتی سوق میدهد. او هشدار داد که بدون ایجاد فضایی برای گفتوگو و مشارکت، سرمایه انسانی کشور بهتدریج تحلیل خواهد رفت.
تأثیر بر زیستبوم کارآفرینی
کارآفرینان، بهویژه جوانان، از گروههای آسیبپذیر در برابر مهاجرت ذهنی هستند. شورج توضیح داد: «کارآفرینان با انگیزه وارد میدان میشوند، اما موانع بوروکراتیک، بیثباتی اقتصادی، و رانت، آنها را فرسوده میکند.» او افزود که بسیاری از کارآفرینان، بهجای تمرکز بر نوآوری، تنها به بقای مالی خود فکر میکنند.
زیستبوم نوآوری ایران نیازمند ذهنهای خلاق و امیدوار است، اما مهاجرت ذهنی این سرمایه را از درون تضعیف میکند. شورج تأکید کرد که بدون حمایت واقعی از کارآفرینان، چرخ نوآوری کشور کند خواهد شد.
غفلت از علوم نوین و آیندهپژوهی
شورج با ابراز تأسف از جایگاه ناچیز علوم نوین در تصمیمسازی، گفت: «سیاستگذاریها اغلب کوتاهمدت و سیاسی هستند و به تحولات جهانی مانند هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال بیتوجهاند.» او افزود که آیندهپژوهی، که میتواند کشور را برای تغییرات جهانی آماده کند، در بسیاری از مراکز تصمیمگیری غایب است.
این غفلت، فاصله ایران را با کشورهای پیشرو در علم و فناوری افزایش داده و نخبگان را از مشارکت در پروژههای ملی دلسرد کرده است. شورج خواستار شجاعت در پذیرش انقلاب علمی و بازنگری در رویکردهای سیاستگذاری شد.
پیامدهای مهاجرت ذهنی
مهاجرت ذهنی اثرات گستردهای بر جامعه دارد. کاهش انگیزه نخبگان به افت خلاقیت و بهرهوری منجر میشود. وقتی متخصصان و کارآفرینان از مشارکت فعال دست میکشند، نوآوری، رشد اقتصادی، و توسعه علمی کند میشود. این پدیده همچنین اعتماد اجتماعی را تضعیف میکند، زیرا افراد احساس میکنند تلاشهایشان بیارزش است.
شورج هشدار داد که اگر این روند ادامه یابد، کشور با رکود تاریخی مواجه خواهد شد. او تأکید کرد که سرمایه انسانی، مهمترین دارایی هر ملت است و از دست دادن ذهنهای خلاق، خسارتی جبرانناپذیر خواهد بود.
راهکارهای پیشنهادی
برای مقابله با مهاجرت ذهنی، شورج سه راهکار کلیدی ارائه کرد:
-
بازسازی اعتماد: شفافیت در سیاستگذاری، پاسخگویی به مطالبات، و پذیرش نقد نخبگان میتواند اعتماد را احیا کند. ایجاد فضایی برای گفتوگوی آزاد، نخبگان را به مشارکت ترغیب میکند.
-
توانمندسازی نخبگان: کاهش بوروکراسی، حذف مداخلات غیرتخصصی، و حمایت واقعی از کارآفرینان، انگیزه را به نخبگان بازمیگرداند. ایجاد فرصتهای برابر و شفاف، حس تعلق را تقویت میکند.
-
تقویت تخصص در حکمرانی: احیای جایگاه علوم نوین و تفکر آزاد در تصمیمسازی، کشور را برای آینده آماده میکند. سیاستگذاریهای بلندمدت و علمی، نخبگان را به ایفای نقش فعال تشویق میکند.
این راهکارها نیازمند اراده سیاسی و همکاری همه بخشهای جامعه است. شورج تأکید کرد که بدون اقدام فوری، فرصت احیای سرمایه انسانی از دست خواهد رفت.
پیام به جوانان
شورج در پایان خطاب به جوانان کارآفرین گفت: «شما آیندهسازان این کشور هستید. اگر امید را نیافتید، خودتان آن را خلق کنید. تنها نمانید، شبکهسازی کنید، و با همدلی آینده را بسازید.» او افزود که ناامیدی، دشمن اصلی پیشرفت است و جوانان باید با اتحاد، آینده را از دل چالشها بیرون بکشند.
این پیام، دعوتی به استقامت و خلاقیت بود. شورج تأکید کرد که جوانان با ایجاد شبکههای همکاری و حفظ انگیزه، میتوانند نیروی محرکه تغییر در کشور باشند.
ضرورت توجه به سرمایه انسانی
مهاجرت ذهنی چالشی پنهان اما عمیق است که آینده ایران را تهدید میکند. گزارش خبرواقعی نشان میدهد که این پدیده، نتیجه سیاستگذاریهای ناکارآمد، فقدان شفافیت، و بیتوجهی به نخبگان است. نخبگان و کارآفرینان، سرمایههای اصلی کشور هستند، اما وقتی ذهن آنها از آینده جدا میشود، کشور از خلاقیت و نوآوری محروم میماند.
برای مقابله با این بحران، نیاز به بازنگری اساسی در نظام حکمرانی، تقویت اعتماد اجتماعی، و حمایت از ذهنهای خلاق است. ایجاد فضایی که در آن نخبگان احساس تأثیرگذاری و ارزش کنند، میتواند مهاجرت ذهنی را کاهش دهد و امید را به جامعه بازگرداند.
چشمانداز آینده
مقابله با مهاجرت ذهنی نیازمند عزمی ملی است. اگر ایران بخواهد در دنیای رقابتی امروز جایگاه خود را حفظ کند، باید به سرمایه انسانی خود اولویت دهد. احیای اعتماد، توانمندسازی نخبگان، و پذیرش علوم نوین، گامهایی ضروری برای ساختن آیندهای پویا هستند.
شورج معتقد است که با همکاری دولت، جامعه، و نخبگان، میتوان این بحران را به فرصتی برای تحول تبدیل کرد. او تأکید کرد که آینده ایران در دستان کسانی است که به جای فرار از چالشها، برای تغییر تلاش میکنند. این سخنرانی، هشداری بود برای بیداری و اقدامی برای ساختن ایرانی امیدوار و نوآور.