به گزارش پایگاه خبری خبرواقعی به نقل از روزنامه رمز اقتصاد؛ با اینکه مصرف سالانه کشور حدود ۳ میلیون تن برنج برآورد میشود، وزارت جهادکشاورزی برای این محصول بازار گردانی نمیکند. تنظیم بازار را هم به نحو مناسبی اجرا نمیکند. تولید برنج در ایران نوسان زیادی داشته است. برخی مسئولان از «رکورد تولید دو میلیون […]
به گزارش پایگاه خبری خبرواقعی به نقل از روزنامه رمز اقتصاد؛ با اینکه مصرف سالانه کشور حدود ۳ میلیون تن برنج برآورد میشود، وزارت جهادکشاورزی برای این محصول بازار گردانی نمیکند. تنظیم بازار را هم به نحو مناسبی اجرا نمیکند. تولید برنج در ایران نوسان زیادی داشته است. برخی مسئولان از «رکورد تولید دو میلیون تن» سخن میگویند. اما این میزان تنها دو سوم نیاز واقعی کشور را پوشش میدهد. بقیه از واردات تأمین میشود. وارداتی که بین یک تا ۱.۴ میلیون تن نوسان دارد و منابع ارزی را میبلعد. بازار داخلی ثبات ندارد. قیمت جهانی برنج کمتر از یک دلار برای هر کیلو است. در ایران به بیش از ۳۰۰ هزار تومان رسیده است. این فاصله با حضور واسطهها و ضعف تنظیم بازار توضیح میشود.
بیسامانی کشت و بحران آب
واسطهگری، نبود شفافیت در توزیع و نبود نظام قیمتگذاری واقعی مشکلساز شده است. مصرفکنندگان حتی برنج ایرانی معمولی را با قیمت مناسب تهیه نمیکنند. سرانه مصرف برنج برای خانوادهها کاهش یافته است. سیاست کشت برنج بیسامان است. مصوبهها کشت را به گیلان و مازندران محدود میکنند. اما امروز در ۱۹ استان کشت پرآب انجام میشود. بحران آب به هشدار قرمز رسیده است. بسیاری از استانها با کمبود شدید منابع آبی روبرو هستند. این گسترش بیرویه نتیجه نبود برنامهریزی در وزارت جهاد کشاورزی است. این وزارتخانه بین امنیت غذایی، صرفه اقتصادی و حفظ آب توازن ایجاد نکرده است. راه نجات تغییر شیوه کشت و بازنگری در سیاست تولید است. باید واسطههای سوداگر را کنترل کرد. برنج رکن سفره ایرانی است. اما نمیتوان با الگوهای سنتی پرمصرف تولید را ادامه داد. خشکهکاری و آبیاری تحت فشار لازم است. این روشها در آسیا مصرف آب را تا ۵۰ درصد کاهش دادهاند. بهرهوری را بدون گسترش سطح زیرکشت افزایش میدهند.
اصلاح بازار و واردات
کنترل واردات و تنظیم بازار حیاتی است. واردات باید با کسری واقعی متناسب باشد. نه بر اساس فشار واردکنندگان یا واسطهها. دولت میتواند با طرحهای عرضه مستقیم زنجیره دلالی را کوتاه کند. تقویت تعاونیهای تولید و مصرف هم کمک میکند. قیمت برنج نباید تولیدکننده را زیانده کند. نباید مصرفکننده را از خرید ناتوان سازد. نقطه تعادل با سیاستگذاری دقیق و حضور نهادهای نظارتی ممکن است.
جمعبندی چالشها
تولید دو میلیون تن برنج دستاورد قابل توجهی است. اما بدون استراتژی منسجم معنا ندارد. وقتی سیاست کشت محدود رعایت نمیشود، بازار رهاست. قیمتگذاری بیمنطق است و آب کشور قربانی میشود. پایداری تولید ممکن نیست. اگر وزارت جهاد کشاورزی برنامه ملی جامع برنج تدوین کند، وابستگی به واردات کاهش مییابد. منابع آب، سفره مردم و امنیت غذایی نجات مییابند. تا آن روز، برنج ایرانی در بحران بیبرنامگی میماند. این بحران هزینهاش را کشاورز، مصرفکننده و نسلهای آینده میپردازند.