پایگاه خبری خبرواقعی – روزنامه رمز اقتصاد در شماره امروز خود با تیتر «دلار در تله دوگانگی سیاستها؛ چرا دستورات ارزی باز هم شکست میخورند؟» به بررسی ریشههای اصلی نوسانات ارزی پرداخت. این گزارش که با نزدیک شدن دلار آزاد به ۱۲۰ هزار تومان منتشر شده، هشدار میدهد بحران ارزی ریشه در شکاف عمیق دو […]
پایگاه خبری خبرواقعی – روزنامه رمز اقتصاد در شماره امروز خود با تیتر «دلار در تله دوگانگی سیاستها؛ چرا دستورات ارزی باز هم شکست میخورند؟» به بررسی ریشههای اصلی نوسانات ارزی پرداخت. این گزارش که با نزدیک شدن دلار آزاد به ۱۲۰ هزار تومان منتشر شده، هشدار میدهد بحران ارزی ریشه در شکاف عمیق دو دیدگاه حاکمیتی دارد.
دوگانگی سیاست ارزی بازار را به هم ریخت
به گزارش روزنامه رمز اقتصاد، با نزدیک شدن دلار آزاد به ۱۲۰ هزار تومان، یک مدیر ارشد سابق بانکی هشدار داد: نوسانات ارزی ریشه در شکاف عمیق دو دیدگاه حاکمیتی دارد؛ جریانی که به تثبیت دستوری و چندنرخی اصرار دارد و جریانی که تکنرخیسازی و احترام به بازار را تنها راه ثبات میداند.
بازار ارز دوباره ملتهب شد
بازار ارز ایران بار دیگر در تبوتاب جهش قیمتهاست. دلار آزاد که تا پایان پاییز ۱۴۰۴ به آستانه ۱۲۰ هزار تومان رسیده، نهتنها معیشت خانوارها را تهدید میکند، بلکه بار دیگر ناکارآمدی سیاستهای دستوری را به رخ میکشد.
محمد ربیعزاده ریشه بحران را توضیح داد
محمد ربیعزاده، مدیر باسابقه نظام بانکی و تحلیلگر برجسته مسائل اقتصادی، در گفتوگویی اختصاصی با رمز اقتصاد، ریشه این بحران را نه در عوامل خارجی، بلکه در «دوگانگی عمیق» میان دو جریان فکری قدرتمند در ساختار تصمیمگیری کشور میداند: جریانی که همچنان به مداخله مستقیم دولت و تثبیت مصنوعی قیمتها باور دارد، و جریانی که احترام به سازوکار عرضه و تقاضا را پیشنیاز ثبات پایدار میداند.
شکاف تاریخی در حکمرانی اقتصادی
به گفته ربیعزاده، اقتصاد ایران دهههاست که میان دو تفسیر از «عدالت اقتصادی» سرگردان است. یک جریان، که نفوذ قابلتوجهی در نهادهای تصمیمگیر دارد، عدالت را در کنترل دستوری قیمتها و تخصیص ارز ترجیحی (مثلاً ۲۸۵۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی) میبیند. این گروه معتقد است آزادسازی نرخ ارز، فشار معیشتی بر اقشار کمدرآمد را تشدید میکند.
جریان سنتی در مقابل جریان مدرن
در مقابل، جریان دوم، که بهویژه در دولت جدید وزن بیشتری یافته، بر تکنرخیسازی و حذف مداخلات مصنوعی تأکید دارد. این گروه استدلال میکند که نظام چندنرخی نهتنها رانت و فساد ایجاد کرده، بلکه به دلیل واگرایی قیمتها، بازارهای غیررسمی و قاچاق را تقویت کرده است.
چندنرخی سم مهلک اقتصاد شد
نظام چندنرخی ارز، که ربیعزاده آن را «تراژدی اقتصادی ایران» مینامد، سالهاست که منابع ارزی کشور را به تاراج برده است. برای مثال، در سال ۱۴۰۴، تخصیص ارز ۲۸۵۰۰ تومانی برای واردات کالاهای اساسی ادامه یافت، اما گزارشهای اتاق بازرگانی نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد این کالاها در بازار داخلی با قیمتهای مبتنی بر دلار آزاد (۱۱۰ تا ۱۲۰ هزار تومان) فروخته شدهاند.
محدودیت ارزی بانک مرکزی
بانک مرکزی، که زمانی با ارزپاشی در بازار آزاد نرخها را موقتاً مهار میکرد، حالا به دلیل کاهش منابع ارزی، قدرت مداخلهاش به شدت محدود شده است.
انتظارات تورمی و سوداگری
یکی از عوامل کلیدی در نوسانات اخیر، نقش انتظارات تورمی است. ربیعزاده توضیح میدهد: «وقتی مردم پیشبینی میکنند دلار گرانتر میشود، تقاضا برای خرید ارز بهصورت تصاعدی افزایش مییابد.»
ضرورت بازطراحی حکمرانی اقتصادی
ربیعزاده راهحل را نه در بخشنامههای مقطعی، بلکه در بازطراحی ساختار تصمیمگیری میداند.
پارادوکس عدالت: مساوات یا کارایی؟
محور اصلی اختلاف دو جریان، تفسیر «عدالت» است. جریان سنتی، عدالت را در توزیع برابر یارانهها و تثبیت قیمتها میبیند، حتی اگر به رانت و ناکارآمدی منجر شود.
سخن پایانی
اقتصاد ایران در آستانه یک انتخاب تاریخی است: ادامه سیاستهای دستوری که ۴۵ سال تجربه شکستخورده را پشت سر دارد، یا حرکت به سمت تکنرخیسازی با پشتوانه اصلاحات ساختاری. تا زمانی که این دوگانگی در حکمرانی حل نشود، دلار نهتنها از دستور تبعیت نخواهد کرد، بلکه شهروندان را در گروگان تورم و ناپایداری نگه خواهد داشت. روزنامه رمز اقتصاد متعهد است که این موضوع را تا حصول نتیجه پیگیری کند.