اقتصاد ایران در تله شبهبانکها: نقدی بر صندوقهای بورسی معضل جدید سیاستهای درونبخشی و جزءنگر اقتصاد ایران، صندوقهای بورسی هستند. به گزارش پایگاه خبری خبرواقعی به نقل از روزنامه رمز اقتصاد این صندوقها، یا به عبارتی شبهبانکها، سرمایه جذب میکنند و سود ثابتی با نرخ بالاتر از بانکها ارائه میدهند. درصد قابل توجهی از سپردههای […]
اقتصاد ایران در تله شبهبانکها: نقدی بر صندوقهای بورسی
معضل جدید سیاستهای درونبخشی و جزءنگر اقتصاد ایران، صندوقهای بورسی هستند. به گزارش پایگاه خبری خبرواقعی به نقل از روزنامه رمز اقتصاد این صندوقها، یا به عبارتی شبهبانکها، سرمایه جذب میکنند و سود ثابتی با نرخ بالاتر از بانکها ارائه میدهند. درصد قابل توجهی از سپردههای بانکی مستقیماً از بانکها خارج شده و به این صندوقها میرود. مهمتر، بانکها سپردههای خود را به این صندوقها منتقل میکنند و سودی بالاتر از تعهدشان میگیرند! بررسیها نشان میدهد حدود ۵۰ درصد صندوقهای با سود ثابت شامل ۵۰ درصد اوراق مالی و ۵۰ درصد سپرده بانکی هستند. برخی صندوقها با قراردادهایی با بانکها، برای مشتریان خود حساب باز کرده و کارت بانکی با کارگزاری بانکها ارائه میدهند. نکته قابل توجه، مالکیت بخش بزرگی از سهام این صندوقها توسط بانکها و شرکتهای زیرمجموعه آنهاست.
اقتصاد وصلهپینهای ایران
«اقتصاد ایران یک دور باطل است»؛ این گزاره توصیفی از اقتصاد وصلهپینهای ایران است. سیاستگذاران هیچگاه به اقتصاد ایران با دید جامع و در نظر گرفتن تمام فاکتورهای لازم نگاه نکردهاند. هر اصلاح در سیاستها و ساختارها بهصورت بخشی و بدون توجه به فاکتورهای ضروری انجام میشود.
شبهبانکهای بورسی: ریشه بحران
رمز اقتصاد تأکید میکند صندوقهای بورسی، یا همان شبهبانکها، با جذب سرمایه و ارائه سودهای بالاتر از بانکها، به معضل جدید اقتصاد ایران تبدیل شدهاند. این صندوقها درصد قابل توجهی از سپردههای بانکی را مستقیماً جذب میکنند. بانکها نیز سپردههای خود را به این صندوقها هدایت کرده و سودهای کلان میگیرند. این چرخه حدود ۵۰ درصد صندوقهای با سود ثابت را تشکیل میدهد: ۵۰ درصد اوراق مالی و ۵۰ درصد سپرده بانکی.
تعامل پیچیده بورس و بانک
برخی صندوقها حتی حساب و کارت بانکی برای مشتریان باز میکنند، در حالی که بانکها سهامدار اصلی آنها هستند. این تعامل پیچیده بورس و بانک گرههایی ایجاد کرده که باز کردن آنها روزبهروز دشوارتر میشود.
انحراف صندوقهای درآمد ثابت
اقتصاد معاصر مینویسد صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت، که برای حفظ ارزش پول و کسب بازدهی مطمئن طراحی شده بودند، از هدف اولیه خود دور شدهاند. این صندوقها در ظاهر نقدشوندگی بالا و سود ماهانه را نوید میدهند، اما در بطن، چرخهای معیوب را تغذیه میکنند که فشار بیسابقهای بر دولت، بانک مرکزی و بخش مولد اقتصاد وارد میکند.
ویژگیهای صندوقهای درآمد ثابت
این صندوقها با سرمایهگذاری در اوراق کمریسک مانند اوراق مشارکت دولتی و شرکتی، اوراق خزانه اسلامی، گواهی سپرده بانکی و سپردههای بانکی با سود بالا، برای سرمایهگذارانی جذاب هستند که به دنبال بازدهی پایدار و بدون نوسانات شدید بازار سهاماند. سود دورهای (معمولاً ماهانه)، نقدشوندگی مناسب و بازدهی بالاتر از سپردههای بانکی از مزایای این صندوقها به شمار میرود. با این حال، سود آنها تضمینی نیست و تحت تأثیر شرایط اقتصادی ممکن است تغییر کند.
نقض قوانین سازمان بورس
طبق مصوبه سازمان بورس در سال گذشته، صندوقهای درآمد ثابت تنها میتوانند ۳۵ درصد از دارایی خود را به سپرده بانکی اختصاص دهند و ۶۵ درصد باقیمانده باید صرف خرید اوراق بهادار شود. اما بررسیها نشان میدهد بسیاری از صندوقها این الزام را رعایت نمیکنند. برای مثال، صندوق افرا نماد پایدار ۵۰.۶۶ درصد و سپید دماوند ۶۹.۰۵ درصد از منابع خود را به سپرده بانکی تبدیل کردهاند.
ترکیب داراییهای صندوقها
از ۳۴ صندوق درآمد ثابت بررسیشده، ۲۴ صندوق بیش از سقف مجاز سپرده بانکی دارند، اگرچه ۴ صندوق به سقف تعیینشده نزدیکاند. مجموع ارزش منابع این ۳۴ صندوق ۲۹۵,۶۴۶ میلیارد تومان است که ۱۳۵,۴۹۶ میلیارد تومان (۴۵.۸ درصد) آن اوراق مالی و ۱۲۶,۸۵۶ میلیارد تومان (۴۲.۹ درصد) سپرده بانکی است.
پیامدهای چرخه معیوب
صندوقهای درآمد ثابت با وعده بازدهی ۲۵ تا ۳۳ درصدی، سرمایههای عظیمی جذب کردهاند. اما بخش قابل توجهی از این وجوه به جای اوراق بدهی دولتی، به بانکهای ناتراز سرازیر میشود. این بانکها برای تأمین نقدینگی، سودهای غیرمتعارف (تا ۳۰ درصد یا بیشتر) به صندوقها میپردازند. این رویکرد رقابت ناسالم ایجاد کرده و سپردهها را از بانکها به صندوقها میکشاند.
فشار بر تولید و اقتصاد
بانکها برای جبران، نرخ سود سپردهها را بالا میبرند، که هزینه جذب پول را افزایش داده و نرخ سود تسهیلات را بالا میبرد. این امر تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را تحت فشار قرار داده و به رکود اقتصادی دامن میزند.
چالش تأمین مالی دولت
دولت برای تأمین مالی به فروش اوراق بدهی نیاز دارد، اما وقتی صندوقها به سودهای بالای بانکی تمایل دارند، دولت مجبور است اوراق را با نرخهای بالاتر بفروشد. عدم فروش اوراق، کسری بودجه را تشدید کرده و به استقراض از بانک مرکزی یا چاپ پول منجر میشود.
خطر رکود تورمی
این چرخه معیوب نرخ سود را در اقتصاد بهصورت غیرمنطقی بالا برده، فشار بر دولت و بانک مرکزی را افزایش میدهد و ریسک تورم و رکود تورمی را شدت میبخشد.
راهکارهای اصلاحی
برای مقابله با این بحران، نهادهای سیاستگذار باید راهکارهای جامع اتخاذ کنند. سازمان بورس باید سقف مجاز سپردهگذاری صندوقها در بانکها را کاهش دهد و با نظارت قویتر، از تخلفات جلوگیری کند. دولت و بانک مرکزی باید با عرضه اوراق دولتی با نرخ مناسب، ریسک پایین و نقدشوندگی بالا، صندوقها را به خرید این اوراق تشویق کنند.
نظارت شدیدتر بانک مرکزی
بانک مرکزی باید نظارت بر نرخ سود پرداختی بانکها را تشدید کند و بانکهای ناتراز را به انضباط مالی ملزم نماید. الزام صندوقها به شفافیت در ترکیب داراییها، نظارت را بهبود میبخشد.
خطر انحراف صندوقها
صندوقهای درآمد ثابت، که میتوانند ابزار مفیدی برای بازار سرمایه باشند، با انحراف به سمت سودجویی بانکی، به عاملی برای بیانضباطی مالی تبدیل شدهاند. کنترل و مدیریت صحیح این صندوقها برای پایداری مالی کشور ضروری است.
سخن آخر: ضرورت اصلاح فوری
صندوقهای درآمد ثابت، که قرار بود ابزار سرمایهگذاری مطمئن باشند، به دلیل سیاستهای جزءنگر، اقتصاد ایران را در دوری باطل گرفتار کردهاند. اصلاح فوری این روند برای جلوگیری از رکود تورمی حیاتی است.